اخر ای دوست نخواهی پرسید?
محفل عشق

من یه زخمی ام

اخر ای دوست نخواهی پرسید که دل از دوری رویت چه کشید سوخت در اتش و خاکستر شد وعده های تو به دادش نرسید داغ ماتم شد و بر سینه نشست اشک حسرت شد و بر خاک چکید ان همه عهد فراموشت شد چشم من روشن روی تو سپید جان به لب امده در ظلمت غم کی به دادم رسی ای صبح امید اخر این عشق مرا خواهد کشت عاقبت داغ مرا خواهی دیداخر ای دوست نخواهی پرسید که دل از دوری رویت چه کشید سوخت در اتش و خاکستر شد وعده های تو به دادش نرسید داغ ماتم شد و بر سینه نشست اشک حسرت شد و بر خاک چکید ان همه عهد فراموشت شد چشم من روشن روی تو سپید جان به لب امده در ظلمت غم کی به دادم رسی ای صبح امید اخر این عشق مرا خواهد کشت عاقبت داغ مرا خواهی دید



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392ساعت 22:50 توسط مهزیار| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت